موضوع: "گهر عمر"
خطبه 87 نهج البلاغه
خداوند پیامبر را در زمانی فرستاد که رشته ی رسالت منقطع ، و خواب غفلت ملتها طولانی ، و فتنه ها جدی ، و امور حیات از هم گسیخته ، و آتش جنگها شعله ور بود.
نور دنیا در کسوف ، و دنیا با ظهور چهره ی فریبنده در حال خود نمایی ، برگهای درخت زندگی زرد، نومیدی از بارور شدن شجره ی حیات بر دلها چیره ، و آب زندگی فرو کش کرده بود .
زمانی که نشانه های هدایت کهنه ، علایم گمراهی نمایان بود. دنیا به اهلش روی ، زشت نموده ، و نسبت به خواهندهانش عبوس بود. میوه اش فتنه ، غذایش مردار ، جامه ی زیرش ترس ، و جامه ی رویش شمشیر بود.
پس ای بندگان خدا پند بگیرید ، و به یاد آرید عقاید و آرایی را که پدران و برادرانتان در گرو آنند و بر اساس آنها مورد محاسبه ی حق قرار گرفته اند . به جانم سوگند میان شما و آنان فاصله ی زیادی نیست ، و سالها و قرنها میان شما و آنها نگذشته ، و شما در امروز از روزی که در اصلاب آنان بودید دور نیستید.
به خدا قسم پیامبر چیزی را به گوش نسل گذشته ی شما نشنواند مگر این که من امروز به شما شنواندم ، و گوش شما در این زمان پست تر از گوش آنان نیست، و دیده های آنان بینا نگشت ، و دلهایی برای آنان در آن زمانها قرار داده نشد مگر این که در این زمان به مانند همان چشم و دل به شما عنایت شده.
و به خدا سوگند شما بعد از آنان به چیزی بینا نشده اید که گذشتگان آن را نمیدانستن، و شما به چیزی مخصوص نگشته اید که آنان از آن محروم شده باشند. وهمانا بلا و آزمایشی بر شما فرود آمده که مهارش مضطرب و تنگش سست است . بنابر این آنچه فریب خوردگان از آن بهره مندند شما را فریب ندهد ، زیرا که فریبنده ها سایه ای است گسترده تا زمانی معین.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرموده اند:
مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللهِ و الیَومِ الخِرِ فَلیَقُل خَیراً و لِیَسکُتَ.
هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید سخن خیر بگوید یا سکوت کند.
نهج الفصاحه حدیث2915
تا چه اندازه درخود و اطرافیان خود چنین چیزی سراغ دارید؟
رعايت حق حيا
روزي پيامبر (ص) بر بالاي منبر به اصحابش فرمود: «اسْتَحْيُوا مِنَ اللهِ حَقَّ الْحـَيَاء»؛ اي مردم از خدا شرم و حيا كنيد و حق حيا را به جا آوريد. لحن روايت نشان ميدهد كه مردم دسته جمعي از پاي منبر به پيامبر اكرم (ص) گفتهاند كه مگر ما اين كار را نميكنيم؟ «انا نستحيي يا رسول الله»؛ چرا اينطور به ما خطاب ميكنيد كه اي مردم حيا كنيد؟ در حالي كه ما از خدا حيا ميكنيم. آن حضرت فرمود: «ليس ذلك»؛ حيا را در شما نميبينم و اين ادعاي شما را قبول ندارم. بعد فرمود: ميدانيد چه كسي از خدا حيا ميكند؟
«وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَحيي مِنَ اللهِ حَقَّ الْحـَيَاءِ فَلْيَحْفَظِ الرَّأْسَ وَ مَا وَعَي وَ الْبَطْنَ وَ مَا حَوَي»؛ اگر ميخواهيد حيا كنيد سرتان را و هر چه در سرتان است را براي خاطر او نگه داريد كه دشمن ضربه به آن نزند. چشمتان را از گناه نگاه داريد. پنجاه سال به نامحرم نگاه كرديد و بس است و اگر نوبتي هم باشد ديگر نوبت خداست كه خدا را و آثارش را و اولياي خدا را ببينيم.
به عيسي بن مريم (ع) گفتند كجا برويم و چه كسي را ببينيم؟ فرمود: چهرههايي را ببينيد كه ديدن آنها شما را به ياد خدا مياندازد.
شما چقدر تا كنون از نگاه به نامحرم ضرر كردهايد و چقدر خانوادهها، بچهها، دخترها و پسرها به گناه افتادهاند. در باره نگاه حرام ميفرمايد:
«فَزِنا العَيْنَين النَّظَر»؛ زنايِ چشم، نگاه كردن است.
بايد مدتي قرآن كريم و اولياي خدا را نگاه بكنيم. فرمود: سرتان را با چشم و گوشش نگه داريد. پس آن فيلمهايي را كه شياطين براي شما ساختهاند، و آنها را قاچاق ميفروشند و بمباران شخصيت شما هستند، نبينيد.
پدران و مادران! به بچههايتان رحم كنيد، اينها امانتهاي خدا هستند و اين وسايل گناه را به خانههايتان نبريد. آنهايي كه اين مسيرهاي غلط را رفتند و همه چيزشان را از دست دادند، سرانجام يا كافر شدند يا به پشيماني دچار گشتند كه همينطور زجرشان ميدهد.
من كسي را روي تخت بيمارستان ديدم كه به پروردگار بزرگ عالم جسارت ميكرد، به بغل دستي او گفتم اين فرد هشتاد سالش است و او را نصحيت كنيد. گفت: اين فرد هفتاد سال غرق در معصيت بوده و اصلا اسم خدا را كه نزد او ميبريم ناراحت ميشود. آري اگر گناه انبار بشود شما هم مثل آن پيرمرد از خدا بدتان ميآيد و آخرسر نيز روزي كه به خدا خيلي محتاجتر از وقتهاي ديگر هستيد و وقتي ملك الموت ميآيد، چه كسي به دادتان ميرسد و چه كسي ميخواهد شما را نجات بدهد؟ براي روزي كه در كنار رختخواب بيماري، طبّ طبيبان و حكمت حكيمان از بين ميرود و كارآيي ندارد و اثر داروها هم از بين ميرود، چشم هم باز است و زن و فرزندان گريه ميكنند و كسي هم نميتواند كاري بكند به فكر آن روز باشيد!
شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی می فرمایند:
تا آنجا که میتوانید در امر نماز اول وقت و حضور قلب در نماز و تلاوت چند آیه از قرآن با تدبر در معانی آن در سحر مداومت نمایید.
سید عبدالکریم کشمیری می فرمایند:
کسی که میخواهد راه خدا را برود باید هرچه میتواند روزه بگیرد ، عزلت از مردم کند ، کم بخوابد ، نماز شبش ترک نشود.
گوش کن با توسخن میگویم:
زندگی در نگهت گلزاریست و تو با قامت چون نیلوفر،شاخه ی پرگل این گلزاری.من در اندام تو یک خرمن گل میبینم ؛گل گیسو ،گل لبها ،گل لبخند شباب ،من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم ؛گل صد رنگ امید گل فردای سپید.میخرامی ،تو را مینگرم،چشم تو آینه ی روشن فردای من است. تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی؟ راست چون شاخه ی سرسبز ،برومند شدی همچو پر غنچه درختی همه لبخند شدی ،دیده بگشای و در اندیشه گلچینان باش ،همه گلچین گل امروزند. همه هستی سوزند. کسی به فردای گل باغ نمی اندیشد آن که گرد همه گلها به هوس میچرخد بلبل عاشق نیست بلکه گلچین سیه کرداریست که سراسیمه رود در پی گلهای لطیف ، تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک ، دست او دشمن باغست ونگاهش ناپاک، تو گل شادابی ، به ره باد مرو، غافل از باغ مشو، ای گل صد پر من ، با تو در پرده سخن میگویم .گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ ،گل پژمرده نخندد بر شاخ ، کس نگیرد ز گل مرده سراغ ، دیو خویان پلیدی که سلیمان رویند، همه گوهر شکنند . دیو کی ارزش گوهر دارد ، نه خردمند بود آن اهریمن را از سر جهل سلیمان خواند.
دخترم ای همه هستی من ،تو چراغی ،تو چراغ همه شبهای منی ، به ره باد مرو. تو گلی ،دسته گلی ،صد رنگی،پیش گلچین منشین ،تو یکی گوهر تابنده ی بی مانندی خویش را خار مبین ،ای سراپا الماس از حرامی بهراس .قیمت خود مشکن قدر خود را بشناس.