یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام که تردید از بنده می باشد ) و به ایشان عرض کرد :
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟امام در پاسخ به وی فرمودند: خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟ امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟ امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد . آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟! امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود . آن مرد گفت : اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟ امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد.
خطبه 87 نهج البلاغه
خداوند پیامبر را در زمانی فرستاد که رشته ی رسالت منقطع ، و خواب غفلت ملتها طولانی ، و فتنه ها جدی ، و امور حیات از هم گسیخته ، و آتش جنگها شعله ور بود.
نور دنیا در کسوف ، و دنیا با ظهور چهره ی فریبنده در حال خود نمایی ، برگهای درخت زندگی زرد، نومیدی از بارور شدن شجره ی حیات بر دلها چیره ، و آب زندگی فرو کش کرده بود .
زمانی که نشانه های هدایت کهنه ، علایم گمراهی نمایان بود. دنیا به اهلش روی ، زشت نموده ، و نسبت به خواهندهانش عبوس بود. میوه اش فتنه ، غذایش مردار ، جامه ی زیرش ترس ، و جامه ی رویش شمشیر بود.
پس ای بندگان خدا پند بگیرید ، و به یاد آرید عقاید و آرایی را که پدران و برادرانتان در گرو آنند و بر اساس آنها مورد محاسبه ی حق قرار گرفته اند . به جانم سوگند میان شما و آنان فاصله ی زیادی نیست ، و سالها و قرنها میان شما و آنها نگذشته ، و شما در امروز از روزی که در اصلاب آنان بودید دور نیستید.
به خدا قسم پیامبر چیزی را به گوش نسل گذشته ی شما نشنواند مگر این که من امروز به شما شنواندم ، و گوش شما در این زمان پست تر از گوش آنان نیست، و دیده های آنان بینا نگشت ، و دلهایی برای آنان در آن زمانها قرار داده نشد مگر این که در این زمان به مانند همان چشم و دل به شما عنایت شده.
و به خدا سوگند شما بعد از آنان به چیزی بینا نشده اید که گذشتگان آن را نمیدانستن، و شما به چیزی مخصوص نگشته اید که آنان از آن محروم شده باشند. وهمانا بلا و آزمایشی بر شما فرود آمده که مهارش مضطرب و تنگش سست است . بنابر این آنچه فریب خوردگان از آن بهره مندند شما را فریب ندهد ، زیرا که فریبنده ها سایه ای است گسترده تا زمانی معین.