توسط آینه ها in تاریخ نویس
باز تابید از افق روز درخشان غدیر
شد فضا سرشار عطر گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر
چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر
باز تابید از افق روز درخشان غدیر
شد فضا سرشار عطر گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر
چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر
روزی که خدا گل خلایق بسرشت
بالای در بهشت اینگونه نوشت:
بی مهر علی ورود اکیدا ممنوع
با حب علی بیا که باز است بهشت
«عید تان ای عاشقان مبارک»
در غدیر خم ،بیا کامل شویم
« یا علی»گوییم و صاحبدل شویم
« یا علی »گوییم تا بالا شویم
قطره ها ! ای قطره ها ! دریا شویم
یا علی ی ی …
چه ذوقی میکند انگشترم هر بار میبیند
عقیقی که بر آن نام تو را کندم بغل کرده